معرفی عرفان ناب(معارف اهل بیت علیهم السلام) حضرت استاد غفاری

پاسخگویی به شبهات وارده به عرفان اسلامی(بر اساس گفتمان حضرت استاد غفاری-استاد اخلاق و عرفان حوزه علمیه قم-)

معرفی عرفان ناب(معارف اهل بیت علیهم السلام) حضرت استاد غفاری

پاسخگویی به شبهات وارده به عرفان اسلامی(بر اساس گفتمان حضرت استاد غفاری-استاد اخلاق و عرفان حوزه علمیه قم-)

خضر راه و استاد طریق(حضرت استاد غفاری)

سید آل علی | سه شنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۷، ۰۱:۱۷ ب.ظ | ۱ نظر


از آنجا که به فرموده خداوند متعال در قرآن انسان خلیفه خداست واولیاء الهی آینه تمام نمای اسماء و صفات الهی هستند پس راه معرفت به ایشان همان راه شناخت و معرفت به خداوند متعال است.خداوند در مورد شناخت خود می فرماید: سبحان الله عما یصفون الا عباد الله المخلصین یعنی فقط واصلان به مقام مخلصیت شناخت حقیقی خداوند را قادرند چرا که به شهود ذاتی دست یافته اند واز خود فارغ گشته و کوس انا الحق سر داده اند.
اولیاء حق را نیز جز حضرت حق نمی شناسد، که فرمود« اولیائی تحت قبایی لا یعرفونهم غیری » پس به ناچار برای شناخت ایشان باید به خداوند پناهنده شد همانطور که در داستان موسی علیه السلام می بینیم، اساسا خود باری تعالی خضر را به موسی معرفی می نماید والبته چون سالک در مراحل ابتدایی توان معرفت شهودی و حقیقت فنای ذاتی استاد را ندارد با شهود من وراء الحجاب اطمینان خاطر به او داده می شود تا در ادامه سیر با عبودیت وتبعیت در محضر استاد به یقین بالاتر نائل شود ( واعبد ربک حتی یاتیک الیقین )
لذا ملاک ابتدایی و نشانه شهودی برای رسیدن به استاد ، که طبق روایات داستان خضر و موسی همان زنده شدن ماهی بود برای ایشان و البته با مبنای عدم اختصاص آیات به موارد نزول، برای تمام سالکان راه حق همین ملاک معین شده است.
همانطور که در روایت دیگری در مورد وجه تسمیه خضر امام صادق (ع) در کتاب شریف علل الشرایع (1)مى ‏فرمایند:
إِنَّ الْخَضِرَ کَانَ نَبِیّاً مُرْسَلًا بَعَثَهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَى قَوْمِهِ فَدَعَاهُمْ إِلَى تَوْحِیدِهِ وَ الْإِقْرَارِ بِأَنْبِیَائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ کُتُبِهِ‏وَ کَانَتْ آیَتُهُ أَنَّهُ کَانَ لَا یَجْلِسُ عَلَى خَشَبَةٍ یَابِسَةٍ وَ لَا أَرْضٍ بَیْضَاءَ إِلَّا أَزْهَرَتْ خُضْراً وَ إِنَّمَا سُمِّیَ خَضِراً لِذَلِکَ « خضر علیه السّلام پیامبر مرسلى بود که حقّ تعالى او را به سوى قومش فرستاد، وى ایشان را به توحید و وحدانیّت حقّ و اقرار به انبیاء و فرستادگان و کتب آسمانى او جلّ و علا دعوت نمود ، و نشانه‏ و معجزه آن حضرت این بود که هیچ گاه بالاى چوب خشک یا زمین ساده بى‏ گیاهى نمى ‏نشست مگر آنکه بلافاصله آن چوب یا خاک سبز مى‏ شد و به خاطر همین او را خضر نامیدند...»(1) علل الشرائع / ج1 ص 60.
از این گونه روایات و همگانی بودن و جریان همیشگی آیات قرآن ،بدست می آید ، که مهمترین نشانه خضر برای سالکین احیاءگری وزنده نمودن اطرافیان وهم نشینان میباشد
به قول حافظ:
«خضرِ وقت آمد و از لطف به یکباره خلاص
ناگه از پیروىِ غول بیابانم کرد
مرده اى بودم، پوسیده تن اندر به کَفَن
نفحه عیسوى آمد همه تن جانم کرد
از آستان پیر مغان، سر چرا کشم؟
دولت، در این سرا و گشایش، در این در است»‏
بهره‏مندى از حلال او، و باز ذکر خدا در هنگام برخورد به حرام او است‏(6)
) بحارالانوار: ج 67، ص 322، من الروایة 38. (6)خصال، ج 1، ص 128، ح 1305)
این مطلب همان چیزی است که علامه در رساله لب اللباب به عنوان مرافقت با استاد توصیه می فرماید«علامه طباطبایی (ره) در این باره می فرماید: أمّا الاستاذ العامّ فلا یُعرَف إلّا بالصحبة و الرفقة فی السرّ و العلانیة، حتّى یدرک السالک یقیناً واقعیّته...،» امّا استاد عامّ شناخته نمى ‏شود مگر به مصاحبت و مرافقت با او در خلوت و جلوت تا به طور یقین سالک واقعیّت استاد را دریابد،.. رساله لب اللباب ( طبع قدیم )، ص: 136
همانطور که می بینید علامه راه شناخت استاد را منحصر میدانند در مصاحبت و مرافقت، نه به قول بعض آقایان که صرفا با ادعای داشتن اجازه نامه کتبی خود را استاد مسیر معرفی میکنند که البته بحث از آن هم در مجالی دیگر انشاالله خواهد آمد

  • سید آل علی

نظرات  (۱)

ممنون

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی