معرفی عرفان ناب(معارف اهل بیت علیهم السلام) حضرت استاد غفاری

پاسخگویی به شبهات وارده به عرفان اسلامی(بر اساس گفتمان حضرت استاد غفاری-استاد اخلاق و عرفان حوزه علمیه قم-)

معرفی عرفان ناب(معارف اهل بیت علیهم السلام) حضرت استاد غفاری

پاسخگویی به شبهات وارده به عرفان اسلامی(بر اساس گفتمان حضرت استاد غفاری-استاد اخلاق و عرفان حوزه علمیه قم-)

خضر راه (3)ملاک انتخاب استاد در سیر و سلوک(استاد غفاری)

سید آل علی | يكشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۷، ۰۸:۳۶ ب.ظ | ۱ نظر


استاد غفاری


#علامه_ی_طباطبایی رحمة الله علیه:
تا هنگامی که در استاد تجلیات ذاتیّه ربانیه پیدا نشود استاد نیست و به مجرد تجلیات صفاتیه و اسمائیه نمی توان اکتفا کرد و آنها را کاشف از وصول و کمال دانست.(لب اللباب، ص135)
همچنینی مرحوم علامه در جای دیگر می فرماید: و امّا تجلّی ذاتی آن است که ذات مقدّس حضرت باری تعالی در سالک تجلّی نماید و آن وقتی حاصل می شود که سالک از ا سم و رسم گذشته باشد و به عبارت دیگر به کلّی خود را گم کرده و اثری در عالم وجود از خود نیابد و خود و خودیّت را یکباره به خاک نسیان سپرده باشد«و لیس هناک الّا الله» در این موقع ضلال و گمراهی برای چنین شخصی متصور نخواهد بود زیرا تا ذرّه ای از هستی در سالک باقی است هنوز طمع شیطان از او قطع نشده است... چنین شخصی به تجلیّات ذاتیه ربانیّّه مشرّف شده است.استاد عام باید بدین مرتبه از کمال برسد و الّا به هرکسی نتوان سر سپرد و مطیع و منقاد گشت(رسال لبّ اللباب، ص138)
2-بعضی از معاصرین:استاد اخلاق کسی است که تنها به مسائل اخلاقی و راه کارهای کلی آگاهی دارد و خودش نیز متخلّق به اخلاق حسنه است ولی استاد تربیت کسی است که صاحب تجربیّاتی از مسیر سلوک باشد و از راه کارهای جزئی خودسازی نیز مطّلع باشد --بنابراین طبق این ملاک، کامل بودن شرط دستگیری نیست--

  • سید آل علی

خضر راه (2) ملاک انتخاب استاد(استاد غفاری)

سید آل علی | پنجشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۰۹:۱۸ ق.ظ | ۰ نظر


ملاک انتخاب استاد

#خضر_راه_2

ملاک استاد سلوک چیست؟

1-      نظریه ی مشهور: استاد سلوک باید صاحب تجلیّات ذاتیه ی ربانیّه باشد.

الف- علامه ی بحرالعلوم در رساله ی سیر و سلوک خود چنین می فرماید:

   و امّا استاد عام شناخته نمی شود مگر به مصاحبت او در خلأ و ملأ و معاشرت باطنیه و ملاحظه ی تمامیت ایمان جوارح و نفس او و زینهار به ظهور خوارق عادات و بیان دقایق نکات و اظهار خفایای آفاقیّه و جنایای انفسیه و تبدّل بعضی از حالات خود، به متعابعت او فریفته نباید شد، چه اشراف بر خواطر و اطّلاع بر دقایق و عبور بر نار و طیّ زمین و هوا و استحضار از آینده و امثال این ها در مرتبه مکاشفه ی روحیّه حاصل می شود و از این مرحلّه تا سر منزل مقصود راه بی نهایت است.

و بسی منازل و مراحل است و بسی راهروان این مرحله را طیّ و از آن پس راه افتاده به وادی دزدان واباسله داخل گشته و از این راه بسی کفّار را اقتدار بر بسیاری از امور حاصل بلکه از تجلیّات صفاتیّه نیز پی به وصول صاحبش به منزل نتوان برد و آن چه مخصوص واصلین است، تجلیّات ذاتیه است و آن نیز قسم ربّانیه اش نه روحانیه

(رسائل عرفانی ص98)

معلوم می شود آیت سعادت پرور رحمت الله علیه هم این نظریه را قبول دارند

 

  • سید آل علی

خضر راه و استاد طریق(حضرت استاد غفاری)

سید آل علی | سه شنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۷، ۰۱:۱۷ ب.ظ | ۱ نظر


از آنجا که به فرموده خداوند متعال در قرآن انسان خلیفه خداست واولیاء الهی آینه تمام نمای اسماء و صفات الهی هستند پس راه معرفت به ایشان همان راه شناخت و معرفت به خداوند متعال است.خداوند در مورد شناخت خود می فرماید: سبحان الله عما یصفون الا عباد الله المخلصین یعنی فقط واصلان به مقام مخلصیت شناخت حقیقی خداوند را قادرند چرا که به شهود ذاتی دست یافته اند واز خود فارغ گشته و کوس انا الحق سر داده اند.
اولیاء حق را نیز جز حضرت حق نمی شناسد، که فرمود« اولیائی تحت قبایی لا یعرفونهم غیری » پس به ناچار برای شناخت ایشان باید به خداوند پناهنده شد همانطور که در داستان موسی علیه السلام می بینیم، اساسا خود باری تعالی خضر را به موسی معرفی می نماید والبته چون سالک در مراحل ابتدایی توان معرفت شهودی و حقیقت فنای ذاتی استاد را ندارد با شهود من وراء الحجاب اطمینان خاطر به او داده می شود تا در ادامه سیر با عبودیت وتبعیت در محضر استاد به یقین بالاتر نائل شود ( واعبد ربک حتی یاتیک الیقین )
لذا ملاک ابتدایی و نشانه شهودی برای رسیدن به استاد ، که طبق روایات داستان خضر و موسی همان زنده شدن ماهی بود برای ایشان و البته با مبنای عدم اختصاص آیات به موارد نزول، برای تمام سالکان راه حق همین ملاک معین شده است.
همانطور که در روایت دیگری در مورد وجه تسمیه خضر امام صادق (ع) در کتاب شریف علل الشرایع (1)مى ‏فرمایند:
إِنَّ الْخَضِرَ کَانَ نَبِیّاً مُرْسَلًا بَعَثَهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَى قَوْمِهِ فَدَعَاهُمْ إِلَى تَوْحِیدِهِ وَ الْإِقْرَارِ بِأَنْبِیَائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ کُتُبِهِ‏وَ کَانَتْ آیَتُهُ أَنَّهُ کَانَ لَا یَجْلِسُ عَلَى خَشَبَةٍ یَابِسَةٍ وَ لَا أَرْضٍ بَیْضَاءَ إِلَّا أَزْهَرَتْ خُضْراً وَ إِنَّمَا سُمِّیَ خَضِراً لِذَلِکَ « خضر علیه السّلام پیامبر مرسلى بود که حقّ تعالى او را به سوى قومش فرستاد، وى ایشان را به توحید و وحدانیّت حقّ و اقرار به انبیاء و فرستادگان و کتب آسمانى او جلّ و علا دعوت نمود ، و نشانه‏ و معجزه آن حضرت این بود که هیچ گاه بالاى چوب خشک یا زمین ساده بى‏ گیاهى نمى ‏نشست مگر آنکه بلافاصله آن چوب یا خاک سبز مى‏ شد و به خاطر همین او را خضر نامیدند...»(1) علل الشرائع / ج1 ص 60.
از این گونه روایات و همگانی بودن و جریان همیشگی آیات قرآن ،بدست می آید ، که مهمترین نشانه خضر برای سالکین احیاءگری وزنده نمودن اطرافیان وهم نشینان میباشد
به قول حافظ:
«خضرِ وقت آمد و از لطف به یکباره خلاص
ناگه از پیروىِ غول بیابانم کرد
مرده اى بودم، پوسیده تن اندر به کَفَن
نفحه عیسوى آمد همه تن جانم کرد
از آستان پیر مغان، سر چرا کشم؟
دولت، در این سرا و گشایش، در این در است»‏
بهره‏مندى از حلال او، و باز ذکر خدا در هنگام برخورد به حرام او است‏(6)
) بحارالانوار: ج 67، ص 322، من الروایة 38. (6)خصال، ج 1، ص 128، ح 1305)
این مطلب همان چیزی است که علامه در رساله لب اللباب به عنوان مرافقت با استاد توصیه می فرماید«علامه طباطبایی (ره) در این باره می فرماید: أمّا الاستاذ العامّ فلا یُعرَف إلّا بالصحبة و الرفقة فی السرّ و العلانیة، حتّى یدرک السالک یقیناً واقعیّته...،» امّا استاد عامّ شناخته نمى ‏شود مگر به مصاحبت و مرافقت با او در خلوت و جلوت تا به طور یقین سالک واقعیّت استاد را دریابد،.. رساله لب اللباب ( طبع قدیم )، ص: 136
همانطور که می بینید علامه راه شناخت استاد را منحصر میدانند در مصاحبت و مرافقت، نه به قول بعض آقایان که صرفا با ادعای داشتن اجازه نامه کتبی خود را استاد مسیر معرفی میکنند که البته بحث از آن هم در مجالی دیگر انشاالله خواهد آمد

  • سید آل علی

عظمت و جایگاه شیعیان

سید آل علی | سه شنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۷، ۰۹:۲۳ ق.ظ | ۰ نظر




دسته ی کثیری از روایات که بعضی از شیعیان را با اهل بیت و در درجات آنها معرفی می‌کند مانند «مَنْ‏ أَحَبَّنَا بِقَلْبِهِ‏ وَ أَعَانَنَا بِلِسَانِهِ وَ قَاتَلَ مَعَنَا أَعْدَاءَنَا بِیَدِهِ فَهُوَ مَعَنَا فِی الْجَنَّةِ فِی دَرَجَتِنَا» بحار جلد ۷ صفحه203
دسته ای از روایات که علمای امت پیامبر را مثل سایر انبیا ی قبل از خود و در بعضی از روایات بالاتر از انبیای قبل از خود معرفی میکند پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم فرمودند «علماءُ أُمَّتی کسائرِ انبیاءِ قَبْلی؛ علمای امت من مثل سایر انبیاء پیش از من هستند»
کتاب قواعد علائم صفحه ۱۸۶ حدیث ۶
و نیز «عُلَماءُ أُمَّتِی‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ أَنْبِیاءِ بَنِی‏ اسْرائِیلَ؛ علماى امّت من از انبیاى بنى اسرائیل برترند.»
اوائل المقالات شیخ مفید- رحمه اللَّه-، ص 178.

  • سید آل علی

درخواست حضرت ابراهیم علیه السلام برای ملحق شدن به شیعیان

سید آل علی | چهارشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۷، ۱۱:۲۹ ق.ظ | ۰ نظر

#درخواست_حضرت_ابراهیم_علیه_السلام_برای_ملحق_شدن_به_شیعیان

. دسته ای از روایات که حضرت ابراهیم علیه السلام را ملحق به شیعیان می کند، مانند: جابربن یزید جُعفی از امام صادق علیه السلام در باره ی آیه ی شریفه «وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ» پرسید؟ حضرت: زمانی که فدا ابراهیم علیه السلام را خلق کرد، حضرت ابراهیم ابتدا انوار تک تک چهارده معصوم علیهم السلام را دید و بعد بی نهایت نور دیگر را دید که دور این ها می چرخند.
حضرت پرسید این ها چه کسانی هستند؟ گفته شد: این ها شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام این جا بود که حضرت ابراهیم علیه السلام تقاضا کرد: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ شِیعَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ» -تأویل الآیات الظاهرة، ص485-
همچنین التفسیر المنسوب الی الامام الحسن العسکری علیه السلام، ص309؛ کشف المهجة، ص2360

  • سید آل علی

#بحث_دوم:
بررسی روایات وارده ی در مساله
1- دسته ای از روایات که دلالت بر أفضلیت شیعه نسبت به انبیاء گذشته دارد.
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله هنگامی که روز قیامت فرا می رسد اقوامی آورده می شوند بر منبرهایی از نور که چهره های آنها مثل ماه شب چهارده می درخشد به صورتیکه اولین و آخرین به آنها غبطه می خورند پس سکوت کرد و کلام را سه مرتبه تکرار کرد. دومی گفت: آیا شهدا هستند؟ پیامبر صلی الله علیه و آله: خیر آیا انبیاء هستند؟ خیر؛ آیا اوصیاء هستند؟ خیر بعد پیامبر فرمود: هذا و شیعته.) این مرد علی و شیعیان او) فضائل الشیعه ص 30
در این روایت شیعیان را دارای مقامی می داند که:
اولاً: اوّلین و آخرین به آنها غبطه می خورند.
ثانیاً: مقامی دارند که انبیاء ندارند.
و نیز رجوع شود به:
مناقب آل ابی‌طالب، ج 3، ص 232 و بحارالانوار، ج 95، ص 183 و اقبال الا عمال، ج 1، ص 258 و المحاسن، ج 1، ص 181 و الکافی (چاپ اسلامیه)، ج 2، ص 125، حدیث 7 و الامالی (صدوق) ص 658

  • سید آل علی

قابل توجه مریدان نقاش زاده(تحریری)

سید آل علی | شنبه, ۷ مهر ۱۳۹۷، ۰۱:۴۰ ب.ظ | ۳ نظر


قابل توجه مریدان نقاش زاده


ما تا به حال فکر می کردیم فقط بی سواد هستید امّا امروز فهمیدیم بویی از عرفان نبردید.
بدانید که:
اولاً: مسأله ی فنای سالک در امام از ابتدائی ترین مسائل است که بزرگان به آن اشاره فرموده اند.
(برای نمونه-ر.ک.پاسداران حریم عشق، ج4، ص172: عارفی که امام رضا علیه السلام را با خدا اشتباه می گرفت و همچنین تمام رساله ی نور وحدت).
اگر مامتوهم هستیم پس ای نادان بدانکه قبل از ما آیت الله سعادت پرور رحمت الله علیه بالاتر ازاین مطالب رافرموده اند.
ثانیاً: این توهین ها بی پاسخ نمی ماند. منتظر سیلی و انتقام سخت ما باشید.

  • سید آل علی
آیا علمای شیعه مخصوصاً آخرالزمانی‌ها می‌توانند از پیامبران (غیر از حضرت ختمی) بالاتر بروند؟
آیا علمای شیعه مخصوصاً آخرالزمانی‌ها می‌توانند از پیامبران (غیر از حضرت ختمی) بالاتر بروند؟
#قسمت_سوم
ب- علامه طباطبایی رحمة الله علیه
1- سالکین اُمَم سالفه و شرایع ماضیه کمالاتشان محدود بوده، پس از حصول فناء و نیستی خود فقط می‌توانستند مشاهده‌ی أسماء و صفات پروردگار را بنمایند و بالاتر از این مرحله را گمان نمی‌برند.
و سرّ آن این بود که نهایت معرفت آنان منتهی به کلمه‌ی لَا إِلَهَ إِلَّا اللّه می‌شد که حاصل آن شهود ذات مستجمع جمیع صفات کمالیّه و جمالیّه است ولی #سالکین_امت_رسول_اکرم صلی الله علیه و آله وسلم از این مرحله #بسی_بالاتر_رفته به مراحل بعدیّه اطلاع پیدا نموده اند و به #مراحلی_که_قابل_شرح_و_بیان_نیست راه یافته اند، و علّت آن این است که جمیع دستورات اسلامیّه راجع است به کلمه‌ی« اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَفَ»
و بنا بر این أساس قهراً مراحلی را که سالک مسلمان طیّ می کند به جائی منتهی می شود که قابل شرح و بیان و توصیف نیست و این به مناسبت ارتباط سلوک با کلمه‌ی مبارکه ی «اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَفَ» است لهذا خود انبیای سلف نیز ما فوق شهود اسماء و صفات الهی چیزی را گمان نمی بردند تا با طائر همّت قصد پرواز به آن آشتیان را بنماید..... فقط از آیات کریمه ی قرآن استفاده می شود که برای #حضرت_ابراهیم علیه السلام #یکی_دو_بار_به طور حال نه دوام روی داد که بتواند حقایق عالیه و فیوضات کامله را شهود نماید ولی استمراری نداشت(لبّ اللّباب، ص75-76)
  • سید آل علی

آیا علمای شیعه مخصوصاً آخرالزمانی‌ها می‌توانند از پیامبران (غیر از حضرت ختمی) بالاتر بروند؟
#قسمت_دوم
4- آیت‌الله سعادت پرور رحمت‌الله علیه در ذیل توضیح درباره تسبیحات اربعه می‌فرماید: تسبیح پیامبران پیشین و جانشینان آن‌ها علیهم‌السلام و هر کس که کمالات آن‌ها نه نبوت و وصایت آن‌ها را به ارث می‌برد از نوع تسبیح سوم یعنی تهلیل(لا اله الا الله) می‌باشد و نوع چهارم یعنی تکبیر مخصوص پیامبر ما صلی‌الله علیه و آله و جانشینانش علیهم‌السلام و بعضی از پیامبران پیشین -به‌عنوان حال- و وارثان کمالات آن‌ها به‌قدر ظرفیتشان - به‌عنوان حال یا مقام- باشد پس بین تسبیح پیامبران پیشین و جانشینان آنان علیهم‌السلام ( اگر به این تسبیحات، خدا را تسبیح گفته باشند) و تسبیح پیامبر ما، جانشینان ایشان علیهم‌السلام و وارثان کمالات آن‌ها تفاوت است.( سرالاسراء، ترجمه، ج4، ص243-242)
5- «کنون هر عالمی باشد ز اُمّت رسولی را مقابل در نبوّت» بیت دوم اشاره به حدیث منقول از رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله وسلم است که فرمود: «علماء امتی افضل من انبیاء بنی‌اسرائیل؛ علمای امت من از انبیای بنی‌اسرائیل برترند» و نیز «علما امتی کانبیا بنی‌اسرائیل؛ علمای امت من همانند انبیای بنی‌اسرائیل هستند» (راز دل، ص192-191)
و نیز رجوع شود به: فروغ شهادت ص 30 و 31 و راز دل ص164 و نور هدایت، ج2، ص38 و ج 2 ص244 و ج1، ص65 و ج1، ص

  • سید آل علی


باسمه تعالی
این بحث برفرض کوتاه آمدن ازبحث اول است(باتوجه به اینکه شبهه اش مستقل مطرح شده ماهم مستقلامطرح می کنیم)
#آیا_علمای_شیعه_مخصوصاً_آخرالزمانی_ها_می_توانند_از_پیامبران (غیر از حضرت ختمی) بالاتر بروند؟
بحث اول: فرمایشات عرفای معاصر
الف- آیت الله سعادت پرور رحمت الله علیه
1- مقام احدیّت... همان کمال والائی است که بعضی از انبیاء علیهم السلام حالاً به آن دست یافتند ولی برای رسول الله صلی الله علیه و آله مقام بوده و پس از او اوصیایش وارث این مقام شدند و بعضی از امتش هم به قدر ظرفیتشان حالاً و یا مقاماً از آن برخوردار شده و می شوند (جمال آفتاب، ج 5، ص 230)
2- رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به حساب جا معیّنش، کار تمامی انبیای پیش از خود را نسبت به راهنمایی امّتش می کند؛ بلکه افزون بر دعوت آنان به توحید و یگانگی حضرت حق، آن ها را به توحید اعظم و مقام احدیث و منزل لا اسمی و لارسمی خویش دعوت می نماید بعد در ادامه می فرماید: و اوست که امت خود را به تمام کمال فرا می خواند (راز دل، ص 24، ص 31)
3- در ذیل یکی از ادعیه ی ماه مبارک رمضان می فرماید:
بهترین چیزی که خداوند در این ماه و این روز به بندگان شایسته عطا می‌کند... نعمت‌های معنوی یعنی لقای الهی و مقام‌ها و منزلت‌های عالی انسانی و تجلیّات و مشاهدات روحانی است... افضل آنچه به انبیای گذشته و اوصیای آن‌ها داده‌شده، جز کمالات معنوی و مقام مخلَصیّت نیست. (نور هدایت، ج 1، ص 396)

  • سید آل علی